1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
2
عضو هیأت علمی دانشگاه مشهد
چکیده
رویکرد روایت شناسیدرقالبتحلیل ساختاری متون به ما امکان میدهد تا از طریق بررسی فرم یک اثر ادبی به نظام معنایی فراسوی آن دست یابیم. همچنین از گذر بررسی ساختار و عناصر شکل دهندة روایتها، در آثاری که حاوی قصهها و روایتهای گوناگونی از یک ژانر ادبی مانند حماسه هستند دریابیم که اصولی واحد، مشابه و تکرار شونده وجود دارد که در میان داستانها و روایتهای موجود در یک اثر ادبی مشابهت ایجاد میکند. بر این اساس «داستان فرود» از شاهنامة فردوسی را برگزیدیم تا با رویکردی روایت شناسانه مورد بررسی و بازکاوی قرار دهیم و نقش فردوسی را در مقام راوی- نویسندة تلویحی در این روایت روشن کنیم. بررسی داستان نشان میدهد که عنصر دگردیسی و استحالة شخصیّت در روند روایت و شکلگیری پی رفتها تأثیر نهاده است و طوس که در پی رفت نخستین داستان، نقش قهرمان را بر عهده دارد، در پی رفت دوم با گونهای دگردیسیِ کرداری به قهرمان دروغین یا ضدّ قهرمان بدل میشود و کارکرد و نقش ویژة دیگری مییابد. همچنین در پایان این بررسی میتوان بهرام را بر بنیاد کارکردهای مثبت وی به عنوان قهرمان برتر در داستان معرفی کرد. وجود هفت کارکرد متفاوت از الگوی روایی پراپ در داستان مورد نظر از تفاوت نوع روایتگری فردوسی در شاهنامه در مقایسه با روایتگری در داستانهای عامیانه حکایت میکند و میتواند به عنوان یکی از ضعفهای این الگوی روایی در تحلیل متون روایی مبنی بر وجود الگویی ثابت برای همة روایتها باشد. واژگان کلیدی: روایت شناسی، کارکرد شخصیّت، قهرمان، ضدّ قهرمان، دگردیسی قهرمان، توالی رویدادها.
* تاریخ دریافت مقاله: 20/01/1390 تاریخ پذیرش نهایی: 07/08/1390 1- نشانی پست الکترونیکی نویسنده مسئول: Mn_behnam@yahoo.com