طرح داستانهای کهن، با گونههای امروزین دگرسانیهای بنیادینی دارد. در طرح نمونههای کهن، نظمی دیگرگونه بهچشم میخورد، بهگونهای که حتّی برخی رخدادهای آنها از چارچوب «علّت و معلول» بیروناند. امّا در همان «طرح» ویژۀ این داستانها، گاه نابسامانیهایی دیده میشود؛ بدین معنا که برخی از این داستانها در مقایسه با نمونههای همروزگارشان، گونهای «انحراف از معیار» دارند که میتوان آن را ناهمخوانی در ساختار دانست. یکی از این داستانهای کهن که ناهمخوانیها و ناهنجاریهایی از این دست ابهاماتی در آن پدید آورده است، داستان ویس و رامین است. این پژوهش، ویس و رامین را از نظر ساختار بررسی میکند و ناهماهنگیها و ناهمخوانیهای آن را مینمایاند.