در کنار غزلسرایان سنّتی که غزلسرایی به شیوههای کهن را در دورة معاصر زنده نگه داشته و بر اثر آن جریانها و سبکهایی چون سبک عراقی، هندی و بینابین (تهرانی)1 را رایج نمودهاند، گروهی از غزلپردازان با ابتکارات خود راه نو و باب تازهای در غزلسرایی معاصر گشودند. تحولات و نوآوریهایی که غزلگویانی چون: منوچهر نیستانی،سیمین بهبهانی و حسین منزوی، در عناصر مختلف غزل (ازقبیل زبان، وزن، تخیّل، تصاویر و ...) پدید آوردند، به پیدایش انواع جدیدی از غزل انجامید و میتواند ضامن بقا و ضمان حیات آن در حال و آینده گردد . در این مقاله گوشههایی از نوآوریها و ابداعات «منزوی» به عنوان یکی از پیشگامان و پیشاهنگان غزل نو و عوامل و نشانههایی از این مسیرتازه و باب نو را در غزلهای او باز نمایانده میشود. از اینروی به توضیح و تبیین آن دسته از مختصات صرفی، نحوی، بلاغی و موسیقایی که غزل او را از غزلهای سنتی متفاوت و به شعر نو مشابه میسازد ، خواهیم پرداخت و به این نتیجه میرسیم که منزوی با برداشتنبرخی قید حاکم بر ظاهر غزل سنّتی، در ساخت ظاهری غزلها تغییر ایجاد کرده و شکل آنها را با غزل سنّتی متفاوت ساخته است.